۱۳۹۳ تیر ۲۴, سه‌شنبه

ترجمه کتاب : : : دوازده مسایل قسمت اول


بسم الله الرحمن الرحیم 
مقدمه 
اگر بحث و مناظرات چه در باره مسایل دینی یا دنیوی طبق اصول صورت گیرد مفید واقع می شوند و نتیجه می دهند و اگر بدون اصول صورت بگیرند بی نتیجه شده و ضایع کردن وقت است . لذا قبل از بحث و مناظره اهل سنت والجماعت با فرقه اهل حدیث باید اصول هر دو گروه مشخص شوند و تحریر شوند تا وقتی دو فریق در باره هر مسئله ی که مناظره یا بحث می کنند هر کدام مطابق با اصول خود حرف بزند و اصول خود را پایبندی نماید و از اصول خود خارج نشود . 
سه اصول غیر مقلدین از کتب معتبر آنان 
اصل اول : نزد اهل حدیث دلایل شرعی فقط قرآن وحدیث می باشد و دلیل سومی وجود ندارد و این ادعای خودشان می باشد .
اهل حدیث دارد دو اصول ******* فرمان خدا وفرمان رسول 
پیشوای غیرمقلدین مولانا محمد جوناگری در کتاب خود طریق محمدی صفحه 19 می نویسد : 
برادران : شما دو دست دارید وشریعت هم به شما دو چیز داده یکی کلام الله و دیگری حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم . ونه دست سومی وجود دارد ونه چیز سومی . 
اصل دوم : نزد اهل حدیث رأی وقیاس هیچ کس حتی نبی یا امتی حجت ومعتبر نیست .
پیشوای غیر مقلدین مولانا محمد جوناگری در کتاب خود طرریق محمدی صفحه 57 می نویسد : 
قیاس و اجتهادات واستنباطات ائمه و مجتهدین در کنار بلکه در شریعت اسلام اگر خود نبی اکرم صلی الله علیه وسلم بغیر از وحی چیزی بگوید برای ما حجت نیست 
جناب جوناگری در باره رأی پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم می نویسد : جای تعجب است در دینی که رأی نبی حجت نمی باشد دینداران رأی یک امتی را بعنوان حجت قبول می کنند . ( طریق محمدی صفحه 59 ) 
اصل سوم : نزد غیر مقلدین تقلید امتی شرک است . 
محقق بزرگ اهل حدیث مولانا ابوالحسن در کتاب الظفرالمبین صفحه 20 می نویسد :
در این هیچ شکی نیست که چه تقلید ائمه باشد یا هر کس دیگر او شرک است .
وهمچنین مولانا محمد جوناگری در جواب سوالی که از او شده بود در باره این که : آیا صحیح است که اگر یک اهل حدیث پدرش حنفی بوده ومرده این دعا را نخواند رَبِّ اغفِرلِی وَلِوَالِدَّیَّ ؟ در جواب می نویسد : دعای مغفرت برای مشرکین نا جائز است . ( سراج محمدی صفحه 47 ) 
ودر صفحه 12 سراج محمدی با خط درشت قرمز رنگ نوشته است که "تقلید شرک است " محقق غیر مقلد مولانا ابوالحسن صاحب در این کتاب خود تقلید را به این صورت تعریف می کند که : تقلید یعنی قبول کردن حکم کسی بدون دلیل و دریافت نکردن این مسئله که این حکم خدا ورسول است یا نه ؟
( الظفر المبین 15 ) 
فائده اول : اثبات برای سه اصل 
چونکه غیر مقلدین این سه اصول بالای خود را علی الاعلان اظهار می کنند نیازی به ثابت کردن ندارند ولی باز هم ما حواله کتب شان را درج نمودیم و این مشتی از خروار بود حالا ببینیم که این کتب نزد اهل حدیث معتبر است یا نه به این موضوع توجه نمائید . 
29 مارچ 1937 کنفرانس سراسری در تمام هندوستان بر قرار نمودند و در آن مقاله ای از مولانا ابو یحیی امام خان نوشهری که مشتمل بر خدمات علمی اهل حدیث بود را شایع نمودند که آنرا در تمام هندوستان وبعد از جدایی پاکستان آنرا در پاکستان هم شایع نمودند. 
در این کتاب فهرستی از کتب اهل حدیث درج شده که از معتبرترین کتب آن جماعت هستند و حامل عقاید ومسایل آنان می باشند واگر این کتب از معتبرترین کتب شان نمی بودند آنان را در این مقاله معرفی نمی نمودند و این کتب همان کتبی هستند که ما حواله آنان را داده بودیم در مقاله خدمات علمی علماء اهل حدیث کتاب الظفر المبین صفحه 60 یاد شده و دو کتاب دیگر هم طریق محمدی در صفحه 72 و کتاب سراج محمدی در صفحه 69 درج شده اند . 
فائده دوم : غیر مقلدین قول و رأی هیچ امتی را بعنوان دلیل نمی توانند عنوان نمایند . 
چونکه نزد اهل حدیث تقلید امتی شرک می باشد و قیاس هم کار شیطان است و در دین چه نبی و چه امتی گفته هیچ کس حجت نیست لذا غیر مقلدین باید به این اصول خود پایبند بوده و برای صحت وضعف حدیث و تشریح آنان قول امتی ورأی هیچ کس را نمی توانند بعنوان دلیل پیش نمایند . وفقط قرآن وحدیث را ترجمه نموده وبه بهانه وضاحت وتشریح رأی وقول هیچ امتی را شامل ننمایند . 
وقتی که آنان حدیث را ترجمه می کنند برای طویل کردن مطلب خود تقریر را شروع می نمایند واین در حالی است که یا این تقریر رأی خودشان است یا شروح یک امتی ولی نام این را حدیث می گذارند . مثلا در باره حدیث : لاصَلوۀ لِمَن لَّم یَقرَأ بِفَاتِحَۀ الکِتَاب ( بخاری جلد 1 صفحه 104 ) بعد از ترجمه حدیث می گویند . نزد امام احمد و سفیان بن عیینه رحمهم الله این برای منفرد می باشد ( سنن ابی داوود جلد 1 صفحه 119 ) ( سنن ترمذی جلد 1 صفحه 71 ) یعنی نماز منفرد بغیر از خواندن فاتحه درست نیست اما نزد غیر مقلد ین در این حدیث لفظ ( مَن ) عام است و شامل مقتدی ، منفرد و امام می شود ولی این رأی خود غیر مقلد ین است ولفظ عموم را نه الله تعالی گفته و نه نبی او در حالی که غیر مقلد ین این را بعنوان حدیث یاد می کنند . لذا وقتی غیر مقلد ین قول امتی ویا رأی آنان را عنوان می نمایند ویا رأی خود را بیان می کنند چون نزد آنان تقلید شرک است و قیاس کار شیطان است و قول ورأی امتی هر کس هم که باشد حجت نیست آنان را بگوئید از این شرک و شیطنت توبه نموده بعد مباحثه را به پیش ببرید .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر