۱۳۹۳ تیر ۲۴, سه‌شنبه

تشریح یک حدیث در مورد فاتحه خلف الامام

حديث كه غير مقلدين از ابو هريره نقل مي كنند كه در آن كلمه في نفسك استفاده شده است يعني : اب ذكر لفظة رويت عن النبي r في ترك قراءة فاتحة الكتاب بلفظ إدعت فرقة أنها دالة على أن ترك قراءة فاتحة الكتاب ينقص صلاة المصلي لا تبطل صلاته ولا يجب عليه إعادتها
2- أخبرنا يَعْقُوبُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الدَّوْرَقِيُّ ، أخبرنا ابْنُ عُلَيَّةَ ، عَنِ ابْنِ جُرَيْجٍ ، أَخْبَرَنِي الْعَلاءُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ يَعْقُوبَ ، أَنَّ أَبَا السَّائِبِ أَخْبَرَهُ ، سَمِعَ أَبَا هُرَيْرَةَ ، يَقُولُ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ : مَنْ صَلَّى صَلاةً لَمْ يَقْرَأْ فِيهَا بِأُمِّ الْقُرْآنِ ، فَهِيَ خِدَاجٌ ، فَهِيَ خِدَاجٌ ، هِيَ خِدَاجٌ غَيْرَ تَامٍّ ، فَقُلْتُ : يَا أَبَا هُرَيْرَةَ ، إِنِّي أَكُونُ أَحْيَانًا وَرَاءَ الإِمَامِ ، قَالَ : فَغَمَزَ ذِرَاعِي ، وَقَالَ : يَا فَارِسِيُّ اقْرَأْ بِهَا فِي نَفْسِكَ . 
اگر چه اين حديث صحيح مي باشد ولي نفعي براي آنها ندارد چون ::: مسئله قرائت في النفس كه در اين حديث آمده است منظور از آن اهسته خواندن پشت سر امام نيست چون اگر قرائت في النفس را اين جوري معني كنيم با آيه قرآن كه مي فرمايد گويد اذا قرئ القرآن فاستمعوا له وانصتوا لعلكم ترحمون واحاديث صحيحي مثل وَإِذاقَرَأَ فَأَنصِتُوا در تعارض مي شود لذا بايد تطذيق يا تاويل كرده شوند ولي تاويل و تطبيق دادن احاديث كار هر شخصي نيست و اين كار را فقهآء و محدثين كرام انجام داده اند ما نمي توانيم با هوي و هوس تشريح بكنيم بايد اقوال سلف را در نظر بگيريم اولا اين روايتي كه شما نقل كردين اگر چه صحيح مي باشد ولي اثر موقوفي از ابو هريره رضي الله عنه است و قانون محدثين وفقهآء است كه وقتي يك اثر موقوف با يك حديث مرفوع در تعارض مي باشد حديث مرفوع ترجيح داده مي شود و حديث ابو موسي اشعري صحيح ومرفوع مي باشد . قانوني كه امام نووي در شرح مسلم جلد 2 صفحه 265 در باره تعرض يك حديث موقوف با حديث مرفوع مي فرمايد مُتَأَوَّل أَو مَردُود وقتي حديث موقوف با مرفوع در تعارض باشد يا بايد تاويل شود و يا موقوف از نظر عمل مردود شمرده مي شود 
دوما : كلمه في نفس در زبان عربي تنها به معني آهسته خواندن نيست بلكه گاهي بمعني تنها خواندن هم مي آيد مثلا الله تعالي در قرآن پاك در سوره نسآء مي فرمايد قُل لَهُم فِي أَنفُسِهِم قَولَا بَلِيغَا . يعني اي رسول اكرم شما هر يك از آنها را تنها تبليغ نمائيد . ودر اين آيه في انفسهم به معني تنهايي آمده است و اين كلمه را در اين آيه مفسريني چون قاضي بيضاوي و صاحب روح المعاني و امام رازي در تفسير كبير جلد 3 صفحه 370 و امام عربيت علامه زمخشري در تفسير كشاف جلد 2 صفحه 371 به تنهايي معني نموده اند . و في نفسي را حضرت عبدالله بن عباس رضي الله عنه هم به معني تنهايي معني نموده اند ببينيد فتح الملهم شرح مسلم جلد 2 صفحه 28 ودر حديث قدسي كه در بخاري جلد 2 صفحه 1101 و مسلم جلد 2 صفحه 343 و مسند احمد جلد 3 صفحه 138 آمده است الله تعالي مي فرمايد : فَإِن ذَكَرَنِي فِي نَفسِهِ ذَكَرتُهُ فِي نَفسِي و..... يعني وقتي بنده اي مرا به تنهايي ياد مي كند من هم او را بتنهايي ياد مي كنم و در اين حديث چون كلمه في نفسه در مقابل في ملأئه آمده است و معني ملأئه جمع است لذا ترجمه نفسه تنها يي مي شود و در حديث كنز العمال در اين حديث از كلمه خَالِيَا استفاده شده است وبه معني تنهايي مي باشد و در قاموس هم معني في نفسه تنهايي آمده است ( فصل الخطاب صفحه 72 ) لذا اگر اين حديث اشما تاويل نشود وبه معني تنهايي ترجمه نشود با آيه قرآن واحاديث صحيح در تعارض مي شود و اثر موقوفي كه شما نوشتين اين جور معني مي شود كه شما قرائت نكنيد مگر زماني كه تنها نماز مي خوانيد و اين معني با آيه قرآن واحاديث صحيح هم معني شده و اين كاريست كه قهاء انجام داده اند ولي از چشم دشمنان فقهآء بدور مي باشند وديدن اين مسايل چشم بصيرت مي خواهد كه دشمنان علما از اين بصيرت خالي مي باشند . 
سوما : كلمه نفسه در زبان عربي گاهي به معني تفكر و تدبر مي آيد و جمله حديث كه شما آورده ايد همين معني را مي دهد و با دلايل فقها هم خواني دارد اگر حديث شما را اين جور معني كنيم كه في نفسه بمعني آهسته خواند باشد شما اين حديث بخاري شريف را چكار مي كنيد كه مي فرمايد و حضرت قتاده روايت مي كند : إِذَا طَلَّقَ فِي نَفسِهِ فَلَيسَ بِشَيء ( بخاري جلد 2 صفحه 794 ) يعني اگر انسان در فكر و خيال خود زن خود را طلاق بدهد ارزش ندارد و طلاق واقع نمي شود ولي اگر به طريق شما معني شود يعني اگر كسي آهسته زنش را طلاق بدهد واقع نمي شود و اين را خود شما هم قبول نداريد لذا في نفسه به معني تفكر و خيال مي آيد يعني انسان پشت سر امام قرائت نكند بلكه در خيال خود روي آيات تفكر و تدبر نمايد در مسلم شريف حديثي مي آيد كه مي فرمايد يَوُمُّ القَوم أَقرَأَهُم لِكِتَابِ الله ( مسلم جلد 1 صفحه 236 – ابوداوود جلد 1صفحه 93 – ترمذي جلد 1 صفحه 32 ) يعني امام و پيشواي قوم كسي است كه در كتاب الله بيشتر تدبر و تفكر نمايد . و كلمه أَقرَأَهُم به معني تدبر آمده است نه زياد تلاوت نمودن و امام نووي به اين صورت شرح مي نمايد كه : وَأَجَابُوا عَنِ الحَدِيثِ بِأَنَّ الأَقرَأَ مِنَ الصَحَابَةِ كَانَ هُوَ الأَفقَه ( جلد 1 صفحه 236 ) و او جواب حديث را به اين صورت داده اند كه در بين صحابه كسي كه أقرأ بود او أفقه بوده است . و در تاج العروس آمده است كه أَقرَأَ أَصحَابه وَأَتقَنَ لِلقُرآنِ وَأَحفَظَ يعني امام كسي است كه در قرآن بيشتر تدبر مي كند وبيشتر حاظ باشد و در نهايه جلد 4 صفحه 267 آمده است كه إِذَا قَرَأتَهَا فِي نَفسِكَ لَم يَكتُبَاهَا يعني وقتي شما در نفس ياد مي كنيد كراما كاتبين آنها را نمي نويسند حال اگر معني نفس را مانند شما بگيريم يعني فرشته ها اگر كسي آهسته تلاوت وذكر نمايد آنرا نمي نويسند و يا معني نفس تدبر و تفكر است كه فرشته ها آنرا نمي نويسند . و در حديث از ابو سعيد آمده است كه وقتي شيطان در نماز در دل شما وسوسه انداخت كه وضوي شما شكسته است شما در نفس بگوئيد تو دروغ مي گويي ( بلوغ المرام صفحه 8 ) اگر نفس را بصورت شما معني كنيم يعني مقتدي مي تواند با زبان بصورت آهسته به شيطان بگويد تو دروغ مي گويي من نشكسته است يا معني آن تدبر و تفكر است كه در خيال خود تصور نمايد 
لذا دوست عزيز استدلال شما از اين حديث براي قرائت مقتدي پشت سر امام درست نمي باشد بلكه حق جانب جمهور و ائمه اربعه مي باشد كه اگر كسي تنها خواند يا اامت نمود فاتحه را بخواند ولي اگر پشت سر امام اقتدا نمود نيازي به خواند فاتحه نيست همانطور كه آيه قرآن :::: اذا قرئ القرآن فاستمعوا له وانصتوا لعلكم ترحمون حديث مثل وَإِذاقَرَأَ فَأَنصِتُوا فيصله نمو ده اند و قرائت امام قرائت مقتدي بحساب مي آيد واين را خود رسول گرامي صلي الله عليه وسلم فيصله نموده اند كه مي فرمايند ::: مَن كََانَ لَهُ إِمَام فَقَرَآئَتُ الإِمَامِ لَهُ قَرَآئَه ( فتح القدير جلد 1 صفحه 239 ) كسي كه پشت امام نماز مي خواند قرائت امام قرائت او هم بحساب مي آيد و نيازي به خواندن فاتحه ندارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر