۱۳۹۳ شهریور ۲۴, دوشنبه

تکذیبیه دروغ پردازی های سایت رسمی حکومتی ایلنا





 در تاریخ 18 شهریور ما سال جاری مبارزان بلوچستان در سازمان جیش العدل و در شاخه نظامی شیخ ضیائی عملیات سنگینی را بر علیه نیروهای سپاه در پاسگاه مرکزی آسکان از شهرستان سراوان انجام دادند که در این عملیات مبارزان بلوچستان موفق شدند ضربات مهلک وسنگینی بر پیکره پوشالی سپاه پاسداران وارد نمایند که بنا به اعلامیه وبلاگ رسمی جیش العدل بیش از ده نفر از نیروهای رژیم در این عملیات کشته و تعدادی زخمی شده اند در حالی که در گذارش تکمیلی این سازمان آمده است که بیش از بیست نفر از نیروهای امام زمان کشته و زخمی شده اند و همچنین با انفجار ششصد کیلو مواد منفجره که داخل ماشین ودر پاسگاه قرار داده شد ه بود ساختمان پاسگاه هم آسیب جدی متحمل گشت ودو دستگاه تانک موجود در پاسگاه هم بطور کامل منهدم شدند . اما این عملیات آنقدر برای رژیمی که مدت طولانی است با دروغ پردازی های خود و گزارشات دروغین به مرکز کشور خود را با اقتدار و بلوچستان را استانی با امنیت بالا معرفی نموده بود رسوا کننده شد و آنقدر رسوائی و بیچارگی سپاه پاسداران را به نمایش گذاشت که در همان روز اول عملیات شروع به هزیان گوئی نمودند و همه حقایق را انکار نمودند وبا دروغ که نیروهای سپاه مقتدرانه مقاومت کردند ونیروهای جیش العدل را با تلفاتی سنگین فراری دادند دل مردم غیربومی و ادارات مرکزی را خوش می نمایند و این عملیات انقدر برایشان سنگین بود که حتی نمی دانند چی می گویند و بقول عامیانه کلا قاطی کردند . در تکذیبیه ای که در تاریخ 23 شهریور از سایت رسمی حکومتی ایلنا صادر شد در کنار دروغ پردازی های خود نوشت جیش العدل تصاویری از افرادی را در وبلاگ خود از شهنوازی و دانشور گذاشته است که ما آنرا تکذیب می کنیم و در چند روز گذشته همچنین گروگان گیری صورت نگرفته است در حالی که تصاویر و فیلم پیرمحمد شهنوازی یک سال قبل یعنی در برج 9 سال 2013 در وبلاگ های رسمی سازمان گذاشته شد و حتی فیلم اعترافات آن در یوتیوب با لینک زیر قرار گرفت : http://www.youtube.com/watch?v=2LntpKfSROw حال با گذشت کاملا یکسال آقای میرمرادزی نماینده سراوان در مجلس و فرماندار سراوان آنرا تکذیب می کنند . واقعا اشراف اطلاعاتی رژیم آنقدر قوی است که بعد از گذشت یکسال تازه امروز پی برده که دو نفر گرفته شده ؟ ویا رسانه های دروغ پرداز رژیم می خواهند ضعف و رسوائی سپاه پاسداران را در عملیات گذشته پاسگاه آسکان مخفی نمایند ؟ البته بزودی فیلم این عملیات بزرگ در صفحات رسمی سازمان گذاشته خواهد شد وملت ایران قاضی این نبرد خواهند بود که چه کسانی مقتدرانه مقاومت کردند وچه کسانی همچون روباه پا به فرار گذاشتند وبا ذلت ورسوائی کشته شدند . لذا در این فیلم شما بقول رسانه های سپاه پاسداران فرار مردانه افراد سازمان را مشاهده خواهید کرد البته بطرف پاسگاه نه در جهت مخالف
محمد سعید ترکمان زهی 

مصاحبه سخنگوی جیش العدل محمد سعید ترکمان زهی با تلویزیون آزاد در رابطه با انهدام پاسگاه آسکان


مصاحبه محمد سعید ترکمان زهی سخنگوی سازمان جش العدل با تلویزیون آزاد در مورد شهادت مولانا عبدالرئوف ریگی رحمت الله علیه


اختلاف




 روشی مخالف با احوال ، اقوال ،افکار ونظریات کسی را اختیار نمود را اختلاف می نامند و اختلاف رأی امری فطری است . همانطوری که الله تعالی زبان ورنگ انسان را مختلف درست کرده است به همانصورت فرق عقل و فهم هم عملی فطری است که به انسان بودیعت گذاشته شده است و همانطور که اختلاف در زبان ورنگ نشانه ای از نشانه های قدرت الهی است همانطور اختلاف در درک وفهم هم نشانه ای از نشانه های قدرت الهی است . و اگر تمامی انسان ها در تمامی موارد مانند هم می بودند زندگی بی رونق و خسته کننده می شد . لذا وقتی که درک وفهم انسان ها با هم فرق می کند اختلاف رأی هم جزئی از ضروریات زندگی قرار می گیرد . اما تا زمانی که اختلاف نظرات از حدود شرعی پای بیرون ننهاده است اختلافی مقبول می باشد که فواید زیادی در بر دارد . مثلا : از اختلاف نظر مقبول یک تصویر و عمل از نکته نظرات مختلفی دیده می شود ....... از اختلاف مقبول برای یک مسئله جواب متعددی ظاهر می شوند . ..... از اختلاف مقبول دروازه تبادل خیالات باز می شود که باعث ترقی در آن عمل می گردد ...... بنیاد ترقی علم جدید بخاطر اختلاف نظر دانشمندان هر رشته است ....... اگر اختلاف نظر نباشد تمام تحقیقات جامد می شوند . ..... و یکی ازبزرگترین محاسن وکمالات اسلام همین است که دروازه اختلاف نظر باز است و بخاطر همین در حدیث وارد می شود که ::: إختلاف أمتّی رحمه . اختلاف امت من رحمت است . البته همان اختلافی که از حدود شرعی بیرون نرفته و به دشمنی منجر نشود و تا زمانی که دو طرف مخالف همدیگر را برداشت نموده و از افراط و تفریط خالی باشند . و از این قبیل اختلافات در بین بهترین انسان های روی زمین یعنی اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم هم وجود داشت بطور مثال این قبیل اختلافات بین دو بهترین انسان یعنی ابوبکر و عمر رضی الله عنهم دو پدر زن محبوب پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وسلم وجود داشت مثلا : در مورد اراضی فتح شده ابوبکر نظر بر تقسیم این اراضی داشتند ولی عمر نظر بر وقف آنان . در مورد عطیات ابوبکر قایل بر مساوات بود ولی عمر قایل بر ترجیح . در مورد زنان مرتدین ابوبکر نظر بر تقسیم داشت وعمر بر آزاد کردن اما با وجود تمام اختلافات بین آندو آنچنان محبتی وجود داشت که کسی گفت ای عمر تو بخاطر چندین مسئله از ابوبکر بهتر هستی او وقتی این حرف را شنید زار زار گریه می کرد وفرمود بخدا قسم که یک شب عبادت ابوبکر از عمر و از تمام خاندان عمر بهتر است . ( حیات الصحابه جلد 1 صفحه 644 ) این بزرگواران در اختلافاتشان حدود الله تعالی را زیر پایشان نگذاشتند و محاسن همدیگر را فراموش نکردند چون از زبان پاک نبی اکرم صلی الله علیه وسلم شنیده بودند که روزی بین آدم و موسی علیهم السلام مناظره و بحثی پیش آمد و موسی فرمود ای آدم تو آدم هستی الله تعالی تو را با دست قدرتش تخلیق نمود . در وجود تو روح را دمید . تو را مسجود ملائکه قرار داد و در جنت رهایش پذیر گردانید لیکن تو ما را از جنت بیرون نموده در دنیا آوردی و به مشکلات مواجه نمودی . بعد آدم علیه السلام فرمود ای موسی تو کسی هستی که الله تعالی با تو هم کلام شده است به تو تخته های تورات را عطا فرمود و با تو سرگوشی کلام نمود . ای موسی تورات چند سال قبل از تخلیق من نوشته شده است ؟ موسی فرمود چهل سال قبل از تخلیق شما . آدم فرمود آیا در تورات آیه ای وجود ندارد که نوشته است که آدم لغزشی مرتکب شد ؟ موسی گفت چرا نوشته شده است . آدم فرمود وقتی چهل سال قبل از تخلیق من این لغزش برای من نوشته شده بود تقصیر من چی بوده ؟ موسی حرف حق را پذیرفت و آدم غالب آمد . ( بخاری .کتاب أحادیث الأنبیاء .وفات موسی ) بله اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم از این جور روایات درس گرفته بودند که در اختلافات محاسن همدیگر را فراموش نکنند و در عین اختلافات با هم دوست باشند . اما امروزه با کوچکترین اختلافی جزئی همه محاسن طرف مقابل از یاد برده می شود و باالعکس هزاران تهمت ناروا بدروغ به او چسبانده می شود در حالی که خود می داند که اینها دروغی بیش نیست اما وقتی اختلاف باعث شود که انسان حق را نپذیرد و فقط غلبه بر حریف را در ذهن خود پرورش دهد و قبول حق گنجایش نداشته باشد آنوقت است که این اختلاف به مجادله وشقاق تبدیل می شود واین نوع اختلاف در اسلام ممنوع و حرام می باشد . و این اختلاف است که انسان ها را به هلاکت می کشاند و اقوام را تباه می نماید . همانطور که عبدالله بن عمر رضی الله عنه می فرماید : روزی دو صحابی در مورد آیتی با هم بحث می کردند که آوازشان بالا گرفت و رسول مقبول اسلام صلی الله علیه وسلم فرمود اقوام قبل از شما هم بخاطر اختلاف در کتاب به هلاکت رسیدند . ( مسند احمد ) عبدالله بن مسعود رضی الله عنه می فرماید رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند ::: با هم اختلاف نکنید چون اقوام قبل از شما بخاطر اختلافاتشان به هلاکت رسیدند . لذا در سه ماه گذشته بین افرادی از سازمان جیش العدل اختلافی پیش آمد و در حالی که اختلافات آنقدر داغ نبود که به دشمنی منجر شود اما متاسفانه از طرف بعضی افراد کینه توز که کاسه داغ تر از آش بودند به دشمنی تبدیل گردید . البته با سعه صدری که دوستان جیش العدل از خود نشان دادند در طول سه ماه اختلاف هیچ گونه توهینی به برادران خود در طرف مقابل نکردند و با سکوت خود می خواستند این اختلافات را ریشه کن نمایند ولی طرف دیگر با تحریکات افراد نفوذی که از طرف دشمن مشترک بین جیش العدل و برادران ریگی وارد بدنه اصلی گروه تازه بدوران رسیده شده بودند موفق شدند دامنه اختلاف نظر را به مجادله تبدیل نمایند و توسط افراد این گروه روزانه ناسزا گوئی و تهمت های ناروا بر سر دوستان جیش العدل باریدن گرفت و تا کسی از آنان انتقادی می کردند این دوستان هم متفقا شروع می کردند به فحاشی و تهمت به رهبر سازمان جیش العدل . و متاسفانه تمامی محاسن پنج ساله که در کنار هم از همدیگر دیده بودند را به باد فراموشی سپرده و وارد افراط شده با زور زبان می خواستند افراد سازمان جیش العدل را افرادی ظالم وزورگو معرفی بنمایند که با تدابیر عاقلانه رهبر سازمان جیش العدل و کنترل دوستان سازمان موفق شدند تدابیر و حیله های دشمنی را که در بدنه اصلی این افراد وارد شده وهدفشان شعله ور نمودن آتش اختلاف بود را خنثی نمایند اما وقتی افراد نفوذی متوجه شدند که سازمان جیش العدل خود را در دام پهن شده وزارت اطلاعات نمی اندازد به حیله ونقشه ای ناجوانمردانه دوست عزیزمان مولانا عبدالرئوف ریگی را به شهادت رساندند تا از این طریق بتوانند اختلافات را داغ و ریشه ای و دائمی بنمایند . غافل از اینکه مدبری بزرگتر وجود دارد که قدرت خنثی سازی تمامی مکرهای شیطانی دشمن را دارا می باشد و بمحض شهادت مولانا انگشت اتهام را بطرف جیش العدل دراز نموده و افراد گروه تازه بدوران رسیده را تحریک نمودند تا دشمنی خود را با جیش العدل اعلان نمایند و کسانی از این گروه ناخواسته در دام این فریب دشمن شیطان صفت افتاده ومتأسفانه بدون تحقیق وعقلانی شروع کردند به اتهام زنی و تهدید . اما خدای بزرگ و مهربان چون همیشه حامی مظلومان و اهل حق است زود دست اهل حق را گرفت وبرای دنیا ثابت کرد که آنچه وزارت اطلاعات ایران می خواهد و سرمایه گذاریهای کلان نموده است تا این نوجوانان بی تجربه را سردرگم نموده و در جنگی قومی بیندازد نمی شود بلکه زود پرده از این جنایت برداشت و چهره کریه وزارت اطلاعات و چهره شرمنده وپشیمان افراد فریب خورده و افرادی که از کشورهای دیگر محرکشان بودند را نشان داد تا متوجه اشتباهات و ندانم کاری های خود باشند . تا این درس عبرتی باشد برای کسانی که خود را همچون پرچمی در اختیار باد قرار می دهند تا به هر سو آنان را بچرخاند .لذا ما از این برادران تقاضا داریم خود را از چنگال این دشمنان وحشی وزارت اطلاعات بیرون بکشند وباری دیگر عاقلانه بیندیشند تا کسانی را که برای دستگیری شهید اسلام عبدالمالک ریگی شیرینی پخش می کردند را خوشحال نسازند . با تشکر محمد سعید ترکمان زهی

جدال و مرآء



 جدال یعنی :: تکرار کردن حرفی برای قبول آن از طرف مقابل.. و زمانی که اختلاف به جائی رسید که طرف مقابل بخاطر غرور حق را قبول نکرد آنرا مجادله می گویند . مجادله یعنی همان مناظره و جر وبحثی که برای اثبات حق نباشد بلکه به هر صورت برای شکست طرف مقابل باشد در حالی که حتی خودش بر حق هم نباشد . ( المعجم الوسیط -لد 1 صفحه 231 ) مرآء یعنی در کلام و کارهای دیگران خلل پیدا کردن و طعنه زدن در حالی که نیت آن شخص از این طعنه وخلل اندازی تحقیر طرف مقابل باشد . ( التعاریف ج1 ص 266 ) مراء یعنی حرف باطل را بزور مجادله حق ثابت نمودن . جدال در ترکیب وساختار وجود انسان قرار دارد و بر اساس همین قرآن می فرماید :: وكان الإنسان أكثر شيء جدلا یعنی انسان خیلی مجادله باز است امروز در تمام دنیا می بینیم که اکثر اختلافات به مجادله و مرآء تبدیل می شوند و شخصی یا گروهی که بر باطل قرار دارد سعی می کند با مجادله و جار و جنجال طرف مخالف خود را تحقیر نماید وخود را حق بجانب تلقی نمایند غافل از این که اگر انسان بر باطل بوده وبزور چالاکی خود وجاروجنجال بخواهد طرف مقابل خود را تهمت زده و تحقیر نماید این در شریعت اسلام گناهی نا بخشودنی است رسول اکرم صلی الله علیه وسلم می فرماید بیشک من یک انسان هستم و مقدمات واختلافات شما پیش من می آیند ممکن است کسی از شما در بلاغت بیشتر فصیح و بلیغ باشد و من بخاطر بلاغت و چالاکی او این گمان را بکنم که او بر حق است لذا اگر بر حق او فیصله ای بکنم گویا که او یک تکه از آتش است می خواهد آن آتش را بگیرد یا ترک نماید . ( صحیح مسلم حدیث 436 ) لذا در اختلافات کسانی هستند که فکر می کنند بر اثر چالاکی و زیرکی ودروغ وتزویر خود چون طرف مقابل خود را تحقیر کرده اند برحق هستند در حالی که بر حق کسی است که نزد الله تعالی حق با او باشد نه نزد مردم . افراد زیادی هستند که در دنیا خود را با دروغ و تزویر بزرگ نشان می دهند و شاید تمام دنیا آنها را هم بزرگ بدانند ولی زمانی که نزد الله تعالی حاضر می شوند چیزی ندارند همانطور که در حدیث وارد می شود که مفهوم آن این است که : در قیامت نزد الله تعالی مردی بزرگ وشایسته وارد می شود در حالی که نزد الله تعالی به اندازه بال مگسی هم ارزش ندارد ( بخاری شریف ) و شاید کسانی باشند که نزد مردم ارزشی نداشته باشند و بر اثر دروغ و تزویر دشمنانشان تحقیر شده باشند وکسی به آنان توجهی هم ننماید اما نزد الله تعالی ارزش داشته باشند . همانطور که در حدیث وارد می شود ومفهوم آن این است که :: زیاد هستند افرادی که غبارآلود و ژولیده مو هستند وکسی آنها را به خانه خود راه هم نمی دهد ولی اگر بر الله قسمی بخورند الله تعالی قسم آنها را تکمیل می کند . ( مسلم کتاب البر والصله باب فضل الضعفاء ) لذا انسان برای حصول عزت واقعی باید همیشه خود را در جانب حق قرار بدهد و از حق طبعیت بنماید الله تعالی می فرماید: فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه مفهوم آن این است که پس بشارت بده آندسته از بندگان مرا حرف حق را گوش می کنند و به بهترین صورت از آن اتباع می نمایند . سعادت انسان در همین است که در هر حال جدل و جاروجنجال را ترک نموده همیشه تابع حق باشد نه این که در حق نشان دادن باطل تلاش نماید . اسباب جدل و مرآء اگر کمی تأمل نمائیم که چرا مردم بجای پیروی از حق اکثر به جاروجنجال می پردازند و حق را زیر پا می گذارند و کوشش می کنند تا باطل را پوشش حق بدهند به چند علت برخورد می نمائیم : 1 - غرور و تکبر : بزرگترین علت انکار حق تکبر می باشد . چون وقتی از رسول مقبول صلی الله علیه وسلم می پرسند تکبر چیست می فرماید الْکِبْرُ بَطَرُ الْحَقِّ وَغَمْطُ النَّاسِ تکبر یعنی انکار حق و حقیر دانستن مردم . یکی از بزرگترین اسباب انکار حق همین صفت رذیل می باشد زیاد هستند افرادی که اگر افراد کوچکتر و یا از لحاظ علمی پائین تر حرف حقی را ظاهر نمایند وآن حرف حق مخالف با نظریه آن شخص باشد حق را انکار می کنند وبرای اثبات باطل خود توجیهاتی را می آورند و طرف مقابل خود را با دروغ تحقیر می کنند . وبرای مقابله با آن کمر بسته آماده می شوند و انسان متکبر از این ترس دارد که اگر حرف حق را قبول نماید به طرف مقابلش عزت وشرفی می رسد وبخاطر جلوگیری آن عزت وشرف حق را انکار می کند غافل از این که الله تعالی می فرماید تُعِزُّ مَن تَشَآءُ عزت الله تعالی می دهد . 2 – تخریب نمودن طرف مقابل خود . اکثر بخاطر ضد ودشمنی هدف فقط این میباشد که مخالف باید تخریب شود تا دیگران بطرف آنها تمایلی نداشته باشند وبخاطر همین از قبول حق سر باز می زند و به مجادله بازی می پردازد . 3 – نبود خوف و خشیت در دل :: یکی دیگر از اسباب جدل و جاروجنجال نبود خشیت است انسانی که در دل او خوف الله تعالی نباشد هیچوقت نمی تواند در اختلافات متعادل باشد وپای خود را از حدود شریعت درازتر ننماید . انسان بدون خوف الله تعالی دست به هر کار منفی می زند تا خود را حق و مخالف خود را باطل معرفی نماید 4 – غلبه وحصول منافع ::: سبب دیگری که انسان را مجبور به انکار حق می کند حس غلبه خواهی بر فریق مخالف است وقتی انسان در جائی منفعتی می بیند و آن منفعت قرار باشد به افراد محق تعلق بگیرد آن شخص با ترفند های مختلف سعی می کند بر فریق مخالف غلبه نماید تا بتواند منافع را حاصل نماید . شرایط صحت مجادله :: 1 – تصحیح نیت : نیت انسان در اختلافات باید حصول رضای الهی باشد 2 – بیرون نرفتن از دایره شریعت در اختلافات 3 – حل اختلافات بر اساس علم ودانش صورت بگیرد 4 – در طول اختلافات جانب ادب و احترام فریق مخالف باید حفظ شود . 5 - در اختلافات هوی و خواهشات را دخالت ندهد 6 – در زمان اختلاف اگر از طرف فریق مخالف حرف حقی بمیان آمد آنرا بپذیرد 7 – در زمان اختلافات هیچوقت سعی نکند از میدان صداقت خارج شود و دروغی بمیان آورد 8 – همیشه در زمان اختلافات با فریق مخالف خود با نرمی برخورد نماید و برخورد ها تمسخر آمیز نباشد . 9 – در زمان اختلافات فریق مخالف خود را بر اشتباهاتش شرمنده و مسخره ننماید وراهی برای بیرون رفت از این جهالت پیش پایش بنهد . 10 – در اختلافات از ضد و تحمیل نظریه خود پرهیز نماید مگر در شرایطی که بر اثر ماندن آن به اسلام نقصانی وارد شود . الله تعالی همه ما مسلمانان جهان را بر حق ثابت قدم بدارد با تشکر محمد سعید ترکمان زهی

یکی از بزرگترین و مستحکم ترین عقاید اسلام عقیده ولاء وبراء



بسم رب المجاهدین یکی از بزرگترین و مستحکم ترین عقاید اسلام عقیده ولاء وبراء است که بعنوان قلعه اسلام تلقی می گردد تا زمانی که عقیده ولاء وبراء در قلوب مسلمانان محکم و مضبوط باشد هرگز کفار نمی توانند به اسلام ومسلمین ضربه وارد کنند ولی هر قدر این عقیده ضعیف تر باشد زیان آن همان قدر بالا تر است . الله تعالی می فرماید ::: انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و هم راكعون جز اين نيست كه ولى شما خداست و رسول خدا و كسانى كه ايمان آورده، اقامه نماز مىكنند، و در حال ركوع اداء زكات مىنمايند. لذا مومن دوست مومن است وهر گاه مومن به مشکلی مواجه می شود وظیفه دیگر مومنان است که با او همکاری نمایند تا از بحران خارج شود و در مقابل ظالم از او حمایت نماید اما امروزه می بینیم افرادی از امت اسلامی بجای این که بنفع مومنین کار کنند متاسفانه در صف کفار ایستاده اند وبر علیه مومنین فعالیت می کنند جدای از این که به مسایل شرعی این مسئله آگاهی داشته باشند لذا برآن شدم تا مختصری در این باب نگارش کنم تا شاید مومنین از این گرداب وحشتناک حمایت کفر باز آیند . الله تعالی در باره موضع گیری در برابر کفر می فرماید : قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَاء مِنكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ بله الله تعالی این عمل ابراهیم علیه السلام رو نمونه ای برای مومنان قرار داده است تا او را بعنوان اسوه اتباع نمایند و همانطور که در این آیه ابراهیم علیه السلام نسبت به کفار ابراز بیزاری می کند و خود را دشمن آنها و آنان را دشمن خود می داند لذا بر هر مسلمان لازم است تا در مقابل کفاری که بر علیه مسلمانان فعالیت می کنند همین موضع را اختیار نمایند اگر کسی خلاف این موضع را اختیار نماید و کفار را دوست وبر علیه مسلمانان فعالیت کند طبق فتوای الله تعالی جزء همان کفار بشمار می رود . همچنان که الله تعالی می فرماید ::: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ یعنی ای کسانی که ايمان آورده ايد ، يهود و نصارا به دوستی برمگزينيد، آنان خود دوستان يکديگرند هر کس از شما که ايشان را به دوستی گزيند در زمره آنهاست و خدا ستمکاران را هدايت نمی کند. امام طبری رحمه الله می فرماید : هر کس با کفار محبت بکند ودر مقابل مومنان آنها را کمک بکند از ملت کفر بشمار می رود ( تفسیر طبری ج4 ص 617 ) حضرت بن عباس رضی الله عنه در باره این آیه می فرماید : مَن تَوَلَّاهُم فَهُوَ مُشرِکٌ مِثلُهُم هر کس با کفار محبت بکند مثل آنان مشرک است ( تفسیر رازی ج 16 ص 19 ) حضرت عبدالله بن عتبه بن عبدالله بن مسعود می فرماید : لیتق أحدکم أن یکون یهودیا أونصرانیا و هو لایشعر . یعنی هر کس از شما باید از این بترسد که بصورت نا محسوس یهودی و نصرانی نشود . یعنی کسانی که در برابر مسلمانان کفار و خصوصا دشمنان اصحاب و مادر مومنان عایشه را حمایت می کنند وهمراهی می نمایند اگر چه خود را مسلمان می داند ولی در اصل از همان قوم می باشند . اگر کسی یهود را حمایت می کند یهودی و کسی نصارای را حمایت می کند نصرانی و کسی روافض را حمایت می کند رافضی می باشد . همانطور که در جنگ بدر عموی پیامبر اسلام قبلا مسلمان بود ولی از ترس اینکه اگر با لشکر کفر همکاری نکند خانواده اش به خطر می افتد با همین نیت در جنگ بدر شرکت کرد که کسی را نمی کشد فقط سیاهی لشکر قرار می گیرد ولی زمانی که به اسارت مسلمانان در آمد وبرای آزادی کفار فدیه تقاضا گردید برای آن هم حکمی مانند حکم یک کافر صادر شد ورسول مقبول صلی الله علیه وسلم به او فرمود : ألله أعلم بإسلامک فإن یکن کما تقول فإن الله یجزیک و أمّا ظاهرک فقد کان علینا فاقتد نفسک . یعنی الله تعالی از اسلام تو بهتر آگاه است و اگر همانطور است که می گوئی الله تعالی جزای آنرا به تو می دهد ولی فعلا ظاهرا تو خلاف ما ایستادی پس برای رهایی خود بند وبست فدیه را بکن . بله دوستان علماء اسلام برای کسانی که با کفار همراه می شوند ودر مقابل مسلمین ومجاهدین قرار می گیرند فتوای کفر داده اند همانطور که فتوای بن باز رحمه الله تعالی است که می فرماید : علماء اسلام بر این متفق هستند که هر کس بر خلاف مسلمانان کفار را کمک کند وبا آنها هر نوع همکاری بکند مانند کفار می شود . ( فتاوای بن باز باب نواقض الاسلام ج 1 ص 274 ) و درگی علماء هم بر همین فتوی قایل می باشند همانطور که می فرمایند : فإن کان هناک محاربا للمسلمین و معینا للکافرین بخدمته أو کتابه فهو کافر ( ألمحلّی ج 12 ص 126 ) یعنی اگر شخصی با مسلمانا مخالفت وبا کفار همکاری نماید پس او کافر است . لذا از تمامی ملت اسلام درخواست می شود راه خود را از راه کفار و دشمنان اسلام و یاران محبوب پیامبر اسلام ودشمنان ناموس رسالت جدا نمایند تا در روز قیامت در صف کفار قرار نگیرند . شما امروز شاید بخاطر همکاری اطلاعات کمی وضعتان از نظر اقتصادی خوب باشد ولی بدانید که روزی مرگ فرا می رسد ونزد الله تعالی هیچ ارزشی نخواهید داشت همانطور که بروایت بخاری شریف رسول مقبول صلی الله علیه وسلم می فرمایند . در روز قیامت مردی بزرگ و ظاهرا محترم نزد الله تعالی می آید در حالی که نزد الله تعالی باندازه بال مگسی هم ارزش ندارد . لذا بجای این که ارزش خود را نزد چهار نفر اراذل و اوباش بالا ببرید بهتر همان است که قیمتتان را در پیشگاه الله تعالی بلند نمائید . 
 با تشکر محمد سعید ترکمان زهی

پنج نکته کامیابی وپیروزی در راه مبارزه و جهاد


الله تعالی در اولین آیه از سوره انفال پنج نکته کامیابی مجاهدین را بیان می دارد .و این همان صفاتی هستند که در تک تک افراد بدر موجود بودند وبر اثر همین صفات الله تعالی بدون افراد و وسایل آنها را به پیروزی رساند در حالی که در جنگ بدر کفار مکه هزار نفر و تا دندان مسلح بودند ولی اصحاب بدر 313 نفر بدون ساز وسامان جنگی. ولی الله تعالی افراد کمتر و دست خالی را بر افراد کثیر و تا دندان مسلح پیروز گردانید و 70 نفر از بزرگترین ائمه کفر و سردارانشان کشته شده و70 نفر دیگر بدستان پر توان صحابه رضوان الله تعالی علیهم اجمعین اسیر گردیدند . و آن صفات عبارت بودند از ::: 1 – للهیت واخلاص ( قل الأنفال لله والرسول ) یعنی در راه مبارزه و جهاد هیچ کس به فکر مال نباشد وبلکه مبارزه خود را فقط بخاطر رضای الله تعالی انجام بدهد 2 – تقوی الهی ( فاتقواالله ) یعنی در راه مبارزه و جهاد از الله تعالی بترسید وتقوی اختیار نمائید چون تقوی جذب کننده نصرت ومدد الله تعالی است 3 – محبت فی مابین و اجتماعیت : ( وأصلحوا ذات بینکم ) یعنی از الله تعالی بترسید وبا هم اختلاف نکنید بلکه در تمام مدت مبارزات و جهاد با هم با محبت و مهربانی برخورد کنید واز اختلاف و گفته هایی که سبب اختلاف می شود پرهیز نمائید . 4 – اطاعت از الله تعالی 5 – اطاعت رسول الله صلی الله علیه وسلم یعنی از الله تعالی و رسولش اطاعت کنید آنچه شما را حکم به کردن آن عمل داده اند و یا از اعمالی منع نموده اند به احکاماتشان پایبند باشید البته حصول این پنج نکته کامیابی مبارزین در اطاعت از امیر است کسانی که از امیر خود بخوبی اطاعت می کنند می توانند بر این پنج صفت پایبند باشند والا نه . بصورت کلی یعنی در راه مبارزه وجهاد با قل الأنفال لله والرسول توجه تان را از دنیا بر دارید و دل به دنیا نبندید و با آیه فاتّقواالله . از پیروی خواهشات ونفس پرستی پرهیز نمائید وفکر پست ومقام نباشید . وبا آیه وأصلحوا ذات بینکم تعلقات بین همدیگر را خوب کنید با هم محبت بکنید ویا اینکه با هم اختلاف نکنید چون وقتی اختلاف پیش بیاید زبان ها غلط استعمال می شوند و دروغ ، غیبت ، تهمت وبدگانی پیدا می شود که نصرت الله تعالی را کاملا بند نموده و مبارزان را با مشکلات مواجه می نماید و با آیه اطیعوالله ورسوله می فرماید به احکامات الله تعالی پایبند باشید واگر هم اختلافی پیش آمد باز هم از هم دیگر کینه به دل نگیرید بلکه در حین اختلاف هم پایتان را از حدود شریعت بیرون نبرید . اگر در افرادی یا گروهی ویا سازمانی این صفات وجود داشته باشند گویا حامل صفات اصحاب بدر هستند و مطمئن باشند که هیچ قدرتی نمی تواند با آنها مقابله بنماید و یقین کنند که الله تعالی با تمام قدرتش و جبرئیل با همان لشکری که در بدر شرکت نمود پشت سر این سازمان ویا گروه قرار دارند ولحظه به لحظه آنها را راهنمائی و نصرت می کنند که بزرگترین وسیله رسیدن به اهداف و پیروزی می باشد . با تشکر : محمد سعید ترکمان زهی