۱۳۹۳ شهریور ۲۴, دوشنبه

اختلاف




 روشی مخالف با احوال ، اقوال ،افکار ونظریات کسی را اختیار نمود را اختلاف می نامند و اختلاف رأی امری فطری است . همانطوری که الله تعالی زبان ورنگ انسان را مختلف درست کرده است به همانصورت فرق عقل و فهم هم عملی فطری است که به انسان بودیعت گذاشته شده است و همانطور که اختلاف در زبان ورنگ نشانه ای از نشانه های قدرت الهی است همانطور اختلاف در درک وفهم هم نشانه ای از نشانه های قدرت الهی است . و اگر تمامی انسان ها در تمامی موارد مانند هم می بودند زندگی بی رونق و خسته کننده می شد . لذا وقتی که درک وفهم انسان ها با هم فرق می کند اختلاف رأی هم جزئی از ضروریات زندگی قرار می گیرد . اما تا زمانی که اختلاف نظرات از حدود شرعی پای بیرون ننهاده است اختلافی مقبول می باشد که فواید زیادی در بر دارد . مثلا : از اختلاف نظر مقبول یک تصویر و عمل از نکته نظرات مختلفی دیده می شود ....... از اختلاف مقبول برای یک مسئله جواب متعددی ظاهر می شوند . ..... از اختلاف مقبول دروازه تبادل خیالات باز می شود که باعث ترقی در آن عمل می گردد ...... بنیاد ترقی علم جدید بخاطر اختلاف نظر دانشمندان هر رشته است ....... اگر اختلاف نظر نباشد تمام تحقیقات جامد می شوند . ..... و یکی ازبزرگترین محاسن وکمالات اسلام همین است که دروازه اختلاف نظر باز است و بخاطر همین در حدیث وارد می شود که ::: إختلاف أمتّی رحمه . اختلاف امت من رحمت است . البته همان اختلافی که از حدود شرعی بیرون نرفته و به دشمنی منجر نشود و تا زمانی که دو طرف مخالف همدیگر را برداشت نموده و از افراط و تفریط خالی باشند . و از این قبیل اختلافات در بین بهترین انسان های روی زمین یعنی اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم هم وجود داشت بطور مثال این قبیل اختلافات بین دو بهترین انسان یعنی ابوبکر و عمر رضی الله عنهم دو پدر زن محبوب پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وسلم وجود داشت مثلا : در مورد اراضی فتح شده ابوبکر نظر بر تقسیم این اراضی داشتند ولی عمر نظر بر وقف آنان . در مورد عطیات ابوبکر قایل بر مساوات بود ولی عمر قایل بر ترجیح . در مورد زنان مرتدین ابوبکر نظر بر تقسیم داشت وعمر بر آزاد کردن اما با وجود تمام اختلافات بین آندو آنچنان محبتی وجود داشت که کسی گفت ای عمر تو بخاطر چندین مسئله از ابوبکر بهتر هستی او وقتی این حرف را شنید زار زار گریه می کرد وفرمود بخدا قسم که یک شب عبادت ابوبکر از عمر و از تمام خاندان عمر بهتر است . ( حیات الصحابه جلد 1 صفحه 644 ) این بزرگواران در اختلافاتشان حدود الله تعالی را زیر پایشان نگذاشتند و محاسن همدیگر را فراموش نکردند چون از زبان پاک نبی اکرم صلی الله علیه وسلم شنیده بودند که روزی بین آدم و موسی علیهم السلام مناظره و بحثی پیش آمد و موسی فرمود ای آدم تو آدم هستی الله تعالی تو را با دست قدرتش تخلیق نمود . در وجود تو روح را دمید . تو را مسجود ملائکه قرار داد و در جنت رهایش پذیر گردانید لیکن تو ما را از جنت بیرون نموده در دنیا آوردی و به مشکلات مواجه نمودی . بعد آدم علیه السلام فرمود ای موسی تو کسی هستی که الله تعالی با تو هم کلام شده است به تو تخته های تورات را عطا فرمود و با تو سرگوشی کلام نمود . ای موسی تورات چند سال قبل از تخلیق من نوشته شده است ؟ موسی فرمود چهل سال قبل از تخلیق شما . آدم فرمود آیا در تورات آیه ای وجود ندارد که نوشته است که آدم لغزشی مرتکب شد ؟ موسی گفت چرا نوشته شده است . آدم فرمود وقتی چهل سال قبل از تخلیق من این لغزش برای من نوشته شده بود تقصیر من چی بوده ؟ موسی حرف حق را پذیرفت و آدم غالب آمد . ( بخاری .کتاب أحادیث الأنبیاء .وفات موسی ) بله اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم از این جور روایات درس گرفته بودند که در اختلافات محاسن همدیگر را فراموش نکنند و در عین اختلافات با هم دوست باشند . اما امروزه با کوچکترین اختلافی جزئی همه محاسن طرف مقابل از یاد برده می شود و باالعکس هزاران تهمت ناروا بدروغ به او چسبانده می شود در حالی که خود می داند که اینها دروغی بیش نیست اما وقتی اختلاف باعث شود که انسان حق را نپذیرد و فقط غلبه بر حریف را در ذهن خود پرورش دهد و قبول حق گنجایش نداشته باشد آنوقت است که این اختلاف به مجادله وشقاق تبدیل می شود واین نوع اختلاف در اسلام ممنوع و حرام می باشد . و این اختلاف است که انسان ها را به هلاکت می کشاند و اقوام را تباه می نماید . همانطور که عبدالله بن عمر رضی الله عنه می فرماید : روزی دو صحابی در مورد آیتی با هم بحث می کردند که آوازشان بالا گرفت و رسول مقبول اسلام صلی الله علیه وسلم فرمود اقوام قبل از شما هم بخاطر اختلاف در کتاب به هلاکت رسیدند . ( مسند احمد ) عبدالله بن مسعود رضی الله عنه می فرماید رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند ::: با هم اختلاف نکنید چون اقوام قبل از شما بخاطر اختلافاتشان به هلاکت رسیدند . لذا در سه ماه گذشته بین افرادی از سازمان جیش العدل اختلافی پیش آمد و در حالی که اختلافات آنقدر داغ نبود که به دشمنی منجر شود اما متاسفانه از طرف بعضی افراد کینه توز که کاسه داغ تر از آش بودند به دشمنی تبدیل گردید . البته با سعه صدری که دوستان جیش العدل از خود نشان دادند در طول سه ماه اختلاف هیچ گونه توهینی به برادران خود در طرف مقابل نکردند و با سکوت خود می خواستند این اختلافات را ریشه کن نمایند ولی طرف دیگر با تحریکات افراد نفوذی که از طرف دشمن مشترک بین جیش العدل و برادران ریگی وارد بدنه اصلی گروه تازه بدوران رسیده شده بودند موفق شدند دامنه اختلاف نظر را به مجادله تبدیل نمایند و توسط افراد این گروه روزانه ناسزا گوئی و تهمت های ناروا بر سر دوستان جیش العدل باریدن گرفت و تا کسی از آنان انتقادی می کردند این دوستان هم متفقا شروع می کردند به فحاشی و تهمت به رهبر سازمان جیش العدل . و متاسفانه تمامی محاسن پنج ساله که در کنار هم از همدیگر دیده بودند را به باد فراموشی سپرده و وارد افراط شده با زور زبان می خواستند افراد سازمان جیش العدل را افرادی ظالم وزورگو معرفی بنمایند که با تدابیر عاقلانه رهبر سازمان جیش العدل و کنترل دوستان سازمان موفق شدند تدابیر و حیله های دشمنی را که در بدنه اصلی این افراد وارد شده وهدفشان شعله ور نمودن آتش اختلاف بود را خنثی نمایند اما وقتی افراد نفوذی متوجه شدند که سازمان جیش العدل خود را در دام پهن شده وزارت اطلاعات نمی اندازد به حیله ونقشه ای ناجوانمردانه دوست عزیزمان مولانا عبدالرئوف ریگی را به شهادت رساندند تا از این طریق بتوانند اختلافات را داغ و ریشه ای و دائمی بنمایند . غافل از اینکه مدبری بزرگتر وجود دارد که قدرت خنثی سازی تمامی مکرهای شیطانی دشمن را دارا می باشد و بمحض شهادت مولانا انگشت اتهام را بطرف جیش العدل دراز نموده و افراد گروه تازه بدوران رسیده را تحریک نمودند تا دشمنی خود را با جیش العدل اعلان نمایند و کسانی از این گروه ناخواسته در دام این فریب دشمن شیطان صفت افتاده ومتأسفانه بدون تحقیق وعقلانی شروع کردند به اتهام زنی و تهدید . اما خدای بزرگ و مهربان چون همیشه حامی مظلومان و اهل حق است زود دست اهل حق را گرفت وبرای دنیا ثابت کرد که آنچه وزارت اطلاعات ایران می خواهد و سرمایه گذاریهای کلان نموده است تا این نوجوانان بی تجربه را سردرگم نموده و در جنگی قومی بیندازد نمی شود بلکه زود پرده از این جنایت برداشت و چهره کریه وزارت اطلاعات و چهره شرمنده وپشیمان افراد فریب خورده و افرادی که از کشورهای دیگر محرکشان بودند را نشان داد تا متوجه اشتباهات و ندانم کاری های خود باشند . تا این درس عبرتی باشد برای کسانی که خود را همچون پرچمی در اختیار باد قرار می دهند تا به هر سو آنان را بچرخاند .لذا ما از این برادران تقاضا داریم خود را از چنگال این دشمنان وحشی وزارت اطلاعات بیرون بکشند وباری دیگر عاقلانه بیندیشند تا کسانی را که برای دستگیری شهید اسلام عبدالمالک ریگی شیرینی پخش می کردند را خوشحال نسازند . با تشکر محمد سعید ترکمان زهی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر